آلودگی هوا در شهرهای کشور همچنان راه نفس را بسته است. خیمه سیاه هوای آلوده بر فراز شهرهای بزرگ کشور از مرز 20 روز گذشته است. تبریز، مشهد، اراک، اهواز و اصفهان و تهران این روزها آسمانی تیره و ابری دارند. انگار ما در مرزهای یک فاجعه بزرگ قرار داریم. فاجعه ای که در 1952 در لندن رخ داد.
به گزارش خبرنگار بلدیه، سال 85 اعلام شد که بر اثر آلودگی هوا در تهران روازنه بيش از 27 نفر می میرند. با گذشت دو سال این رقم به 42 نفر رسید. اما امروز و با گذشت 9 سال از آن روز نه سازمان بهشت زهرا و نه پزشکی قانونی هیچ کدام آماری از مرگ روزانه شهروندان منتشر نمی کنند. آلودگی هوا نه تنها راه نفس بر مردم را بسته است که مسئولان را به سکوتی ترجیحی سوق داده است.
سال 85 قرار بود که قانون جامع کاهش آلودگی هوا به اجرا درآید. قانونی که هیچ گاه به اجرا در نیاورد. پس از كلي تحقيق و تفحص توسط مجلس و دولت و شهرداري و سازمان محيط زيست در نهايت معلوم نشد مقصر كيست. تنها اتفاق مرگ تدريجي شهروندان در هر پاييز و زمستان بود.
سال 85 اتفاقي تازه افتاد. كميسيون اصل 90 مجلس اعلام كرد بر اساس شكايات مردمي تصميم دارد تا پرونده آلودگي هواي تهران و شهرهاي بزرگ را به جريان بياندازد و در نهايت مقصران آلودگي هوا را به دادگاه معرفي كند. اما با گذشت 9 سال هيچ دادگاهي براي مقصران آلودگي هواي تهران و شهرهاي بزرگ كشور معرفي نشده است.
مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا چندان قابل اثبات نیست. اما آماری که اداره کل سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به نام آمار «Q» بر اساس الگوهای سازمان جهانی بهداشت ارائه می کند می تواند تخمین درستی از فاجعه آلودگی هوا ارائه کند.
آخرین بار سال 86 این آمار منتشر شد و اعلام کرد که تنها در تهران سالانه 4 هزار و 500 نفر بر اثر آلودگی هوا می میرند. این آمار یک فاجعه است. فاجعه ای که زنگ خطرش در سالهای گذشته به صدا درآمد اما مسئولان این زنگ خطر را نشنیدند و اکنون در درون فاجعه ای قرار داریم که تنها دست آورد آن مرگ تدریجی شهروندان تهرانی است.
البته ماجرا در دیگر شهرهای ایران خیلی بهتر نیست. مرور خبرهای منتشر شده در سالهای گذشته بحران آلودگی هوا در شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان، اراک، شیراز و تبریز و مشهد را تایید می کند. صرف نبود آمار مشخص هم نمی تواند دلیل قطعی بر بروز فاجعه نباشد.
مروری بر آلودگی در شهرهای جهان
چگونه مي توان حادثه 5دسامبر سال 1952 شهر لندن را فراموش كرد. هنگامي كه در آن روز هواي لندن از حركت ايستاد و ناگهان مه-دود غليظي به تدريج شهر را فرا گرفت و به مدت چهار روز شگفت انگيز ترين حادثه را آفريد. وارونگي دما، در چهار روزي كه شهر لندن را فرا گرفته بود، مرگ بيش از 4هزار نفر را موجب شد.
شايد اين اتفاق چنان رعب آور بود كه تا سالها حتي امروز نيز از آن به عنوان، اتفاقي بسيار ناگوار ياد مي كنند. اگرچه نمونه هاي ديگر اين حادثه كه در اثر آلودگي هوا رخ داد، در نقاط مختلف جهان تا پيش از آن رخ داده بود.
به عنوان مثال مي توان به حادثه دره ميوز بلژيك اشاره كرد. در دسامبر 1930 حدود 60 نفر انسان و تعداد زيادي گاو و گوسفند به علت وجود وارونگي دما و تراكم آلاينده هاي خروجي از صنايع سازنده اسيد سولفوريك، شيشه سازي و كارخانه تهيه روي تلف شدند. حالت وارونگي دما حدود 5 روز طول كشيد و بيشتر مرگ و ميرها در روزهاي چهارم و پنجم دسامبر اتفاق افتاد.
از سويي در شهر دونورا ايالت پنسيلوانيا ايالات متحده اتفاق مشابه ديگري افتاد. ناگهان وارونگي دما رخ داد و آلاينده هايي كه از صنايع فولادي شهر را احاطه كرده بودند، باعث بيماري نيمي از جمعيت شهر شدند.
بسياري از ساكنان شهر دونورا بستري شدند و پس از چندي، هواي شهر تميز شد، اما ديگر هيچ شهروندي حاضر نبود تا كارخانه هاي ساخت قطعات فولادي در آن شهر به فعاليت بپردازند.
هيچ كس اين حوادث ناگوار را فراموش نمي كند. تأثير اين اتفاقات شايد بر زندگي كساني كه از آن اطلاع يافتند، بسيار زياد بود و گاه حتي موجب شد كه بسياري از آلاينده ها از حاشيه شهرها نيز برچيده شود و اين همه با تلاش مردم اتفاق افتاد. چرا كه آنان اولين قربانيان اين پديده جهان مدرنند.
هر روز فاجعه ای در راه است
خبر ناگوار است. ناگوار و بسيار تكان دهنده. اگر بشود آن را با وسواس بيشتري مرور كرد، شايد تمام آن اتفاقات نادر جهاني را كه افتاده به گوشه اي براند، اما از آنجا كه هر روز از زبان كسي به هزار شكل و شمايل گفته مي شود، شايد چندان جلب توجه نكند. درست است كه تعداد 4 هزار كشته بر اثر آلودگي هوا در شهر لندن آن هم در طول چهار روز به يك فاجعه جهاني تبديل شد و كشته شدن 60 نفر طي چند روز در دره ميوز در بلژيك در حافظه جهان مثل ميخي كوبيده شد، اما آنچه كه فاجعه مي نامند، هر روز در همين شهر تهران اتفاق مي افتد و هيچ كس هم تعجب نمي كند.
در سال85 روزانه 27 نفر بر اثر آلودگي هوا در تهران جان باختند، سال 87 نیز اعلام شد که 42 نفر بر اثر آلودگی هوا مردند. اما این روزها فاجعه بزرگتری در حال وقوع است. آيا اين خبر تكان دهنده تر از حادثه شهر دونورا نيست؟! آيا مرگ سالانه دهها هزار نفر در شهر تهران بر اثر آلودگي هوا، يك فاجعه بزرگ نيست؟!
ما در حالي تمام اين اخبار را مرور مي كنيم كه انگار از اين اتفاق دوريم و تنها جاذبه اين خبر است كه ما را به مرور آن مي كشاند. اما دانستن اين نكته كه بيشتر ساكنان شهرهاي بزرگ كه جمعيتي بالغ بر 30 درصد كشور را دارند اندكي موجب نگراني مان مي شود. گويا انگار اين يك وظيفه شهروندي است كه هر ساله در تهران و شهرهاي بزرگ كشور ده ها هزار نفر بر اثر آلودگي هوا جان بسپارند. اين يك فاجعه واقعي است، اما هيچ گاه مورد توجه نبوده است.
خودروها اولین متهمان آلودگی
تهران در هر روز با 3/5 ميليون خودرو پرتراكم ترين شهر ايران به لحاظ حجم وسايل نقليه است. از سويي با افزايش توليد كارخانه هاي خودروسازي و واردات خودرو از خارج از كشور، اين تعداد در حال افزايش است. براساس آمار منتشر
شده از مجري طرح جامع كاهش آلودگي هوا، روزانه 1200 خودرو به تعداد خودروهاي پايتخت افزوده مي شود. اين در حالي است كه علاوه بر وضعيت ترافيكي پايتخت كه به يك مشكل لاينحل تبديل شده، هواي شهر روز به روز وضعيتي بحراني تر مي يابد. به طور متوسط در طول هر سال تهران در حدود 14روز به علت آلودگي هوا،به دليل آلودگي هوا تعطيل مي*شود.
تهران به دليل شرايط اقليمي و جغرافيايي داراي هوايي تقريباً ساكن است. در طول يك سال تنها به مدت 11 روز در اين شهر، باد جريان مي يابد و 354 روز شهر تهران هوايي ساكن دارد. از سويي وجود ساختمان هاي بلند و مرتفع، موجب تغيير در زيست بوم اين شهر شده است.
بسياري از بادهايي كه در زمان محدود در شهر تهران وزيدن مي گيرد، بادهايي ضعيف هستند و قدرت جابه جايي هواي آلوده شهر را ندارند. از سويي اين شهر، به دليل حجم زياد خودروها كه بيش از 75درصد آلودگي هواي اين شهر را فراهم مي آورند، روند رو به رشد آلودگي را تشديد مي كند و براساس پژوهش هاي انجام شده، مي توان انتظار داشت كه تهران در سالهاي آينده، شاهد مرگ و مير تعداد بسياري از شهروندان باشد. در واقع جمع شدن دو عامل مهم در اين شهر مي تواند ميزان تلفات جاني در اين شهر را افزايش دهد؛ آلودگي هوا و وارونگي دما.
خسارت میلیاردی ناشی از آلودگی
خبر ناگوار و نگران كننده است. هزینه پایتخت نشینان برای آلودگی هوا 5 برابر یارانه*شان است. مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اعلام این که سالانه 800 هزار تن آلودگی از منابع مختلف در تهران تولید می*شود که منشاء 70 تا 80 درصد آن خودروها هستند، گفت: خودروسازان داخلی فقط به دنبال اجرا کردن کف قوانین و مقررات تعریف شده کشور هستند که با استانداردهای جهانی فرسنگ*ها فاصله دارد؛ اما در برابر انبوه آلایندگی که محصولات آنها تولید می کنند، احساس مسئولیت اجتماعی نمی*کنند.
وي از آزمون های انجام شده و بررسی*های به عمل آمده بر توليدات كارخانه*هاي خودروسازي خبر مي*دهد و مي*گويد، خودروهای داخلی با استاندارد یورو 2، بعد از گذشت یکی دو سال از تولید، اصلاً در سطح یورو 2 کار نمی کنند و استانداردهای پایداری ندارند و این در شرایطی است که چون خودروسازان به دنبال کاهش هزینه ها و دریافت سود بیشتر هستند، خودروهای تولیدی خود را با مبلغ گزاف و با چند برابر قیمت جهانی به مردم می فروشند.
حسینی با بیان این که هنوز در کشور شاهد تولید موتورسیکلت های 125 سی سی کاربراتوری هستیم که هر کدام 4 تا 5 برابر یک خودرو آلودگی تولید می کند، مي*گويد: وزارت صنعت، علت ادامه تولید موتورسیکلت ها را وجود تقاضا عنوان می*کند و این در حالی است که تا وقتی محصول ارزان قیمتِ بی کیفیت عرضه می کنیم، معلوم است که تقاضا برای آن وجود دارد.
وي با بیان این که بر اساس بررسی های به عمل آمده، هزینه صدمات آلودگی هوا در تهران برای هر شهروند، ماهانه 210 هزار تومان است که سالانه به دو میلیون و 520 هزار تومان می رسد، تصریح کرد: این در حالی است که یارانه*ای که هر شهروند از دولت دریافت می کند، ماهانه 45 هزار تومان است که سالانه به 540 هزار تومان می رسد.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در پایان با تأکید بر این که هر تهرانی سالی نیم میلیون تومان از دولت یارانه می گیرد، در صورتی که 5 برابر آن یعنی دو و نیم میلیون تومان، هزینه بی توجهی مسئولان مربوطه به موضوع آلودگی هوا را می پردازد، خاطرنشان کرد: قانون پشت قانون داریم که روی زمین مانده و اجرا نمی*شود.
آمارهاي جهاني
بانك جهاني در جديدترين گزارش خود از خسارات آلودگي هوا در تهران اعلام كرده است كه خسارات مرگ و مير ناشي از آلودگي هواي شهر، سالانه 640 ميليون دلار معادل 5هزار و يك صد ميليارد ريال است. از سويي نشانه هاي بيماري ناشي از آلودگي هواي شهر 520 ميليون دلار معادل 4هزار و يكصد ميليارد ريال برآورد شده است. همچنين بانك جهاني در اين گزارش از خسارات بيماري هايي كه از آلودگي هواي تهران ناشي مي شود، خبر داده است. به گزارش اين سازمان، بيماري هاي ناشي از آلودگي هواي شهر تهران سالانه 260ميليون دلار معادل 2 هزار و 100 ميليارد ريال به اقتصاد ايران آسيب مي رساند.
اين سازمان مجموع خسارات ناشي از آلودگي هوا در كشور ايران را يك هزار و 810ميليون دلار معادل 14هزار و 420 ميليارد ريال مي داند.
شايد تكيه بر اين ارقام و آمار بيانگر ميزان خسارت وارده به اقتصاد كشور باشد. شايد ديگر لازم نباشد از رتبه 117 ايران از مجموع 133 كشور ارزيابي شده در جدول آلودگي هوا خبر دهيم. آلودگي هواي تهران، در سالهاي اخير، به يكي از چالش هاي اساسي پيش روي مديران شهر تبديل شده است.
از سويي شركت كنترل كيفيت هواي تهران، اعلام كرده كه وضعيت هواي پايتخت رو به وخامت دارد، به نحوي كه در صورت عدم گسترش سيستم حمل و نقل عمومي، طي سالهاي آينده ديگر هيچ منطقه اي در تهران از هواي پاك بهره مند نيست و اين شهر 636 كيلومتر مربعي در زير سايه سنگين و كشنده هوايي مسموم قرار مي گيرد كه هر لحظه امكان ثبات آن وجود دارد. در واقع تهران تا پنج سال ديگر به شهري تبديل مي شود كه هر لحظه انتظار مي رود هواي آن ساكن شود و انبوهي از شهروندان آن در حالي كه در زير ابرهاي سنگين و كشنده زندگي مي كنند، رفته رفته، به مرگي زودرس دچار شوند.
خبر ناگوار است: تهران آبستن فاجعه اي بزرگ . شايد اين گفتار بیانگر وضعيت اين شهر فراموش شده در انبوه دودهاي كشنده باشد. به راستي، اگر روزي هواي تهران ساكن شود، چه اتفاقي خواهد افتاد. شايد سالها بعد، در روزنامه ها، از فاجعه اين شهر خاكستري، اخبار بسياري خوانده شود. تهران بسيار مشتاقانه به سمت فاجعه اي پيش مي رود كه شايد هر كدام از شهروندان در بروز آن، نقش بسزايي دارند. انگار ما به دست خود، خويشتن را به سمت نابودي پيش مي بريم.