باران اسيدي واژه*اي آشناست كه براي توضیح در مورد رسوب*گذاري تركيبات اسيدي آتمسفر به صورت مرطوب و خشك به كار مي*رود. اين تركيبات مي*توانند در تشكيل ريزش*هاي اسيدي از طريق باران، برف و قطرات آب موجود در ابر يا ذرات جامدي كه خصوصيات اسيدي دارند، شركت نمايند. اسيديته قطرات آب برحسب pH گزارش مي*شود كه pH هم برابر است با لگاريتم (در پايه 10) غلظت مولي يون*هاي هيدروژن. يعني: در واقع آب خالص حاوي يون هيدروژن با غلظت تقريباً برابر 7-10 مول يا 7 pH= است، كه به عنوان pH خنثي خوانده مي*شود. با این حال قطرات آب كه با متراكم شدن بخار آب در آتمسفر تشكيل مي*شوند، به طور طبيعي داراي pH تقريباً 6/5 می باشند. اين به دليل انحلال 2CO آتمسفري در آب باران و تشكيل اسيدكربونيك است كه pH آن نزول مي*كند. در اوايل دهه 1970 مقادير pH اندازه*گيري شده در نقاط مختلف دنيا بين 2 تا 6 يا ميانگين ساليانه بين 4 تا 5 واحد، بوده است [45]. از اينرو غلظت يون*هاي هيدروژن از 10 تا 1000 برابر بيشتر از مقدار مورد انتظار از منابع طبيعي، بوده است. اندازه*گيري*هاي انجام شده در گرندر ، نيوفاندلند از سال 1975 نشان داد كه مقادير ساليانه pH باران در آن منطقه بين 4 تا 5/4 بوده است [46]. مقاديري مشابه نیز براي ميانگين pH باران در نيمه شرقي ايالات متحده به دست آمده است. كاهش pH باران بر اثر جذب 2SO و NOx در آب موجود در ابر و قطرات باران و تبدیل شدن آنها به اسید، است. براي مثال، 2SO مي*تواند با ورود از فاز گازي به قطره در فاز مايع ايجاد شرايط اسيدي نمايد. 2SO جذب شده قادر است با اضافه شدن يك ملكول آب و شكند يافتن ، بي*سولفيت تشكيل*دهدوبه نوبه*خود با شكند مجدد به يون*سولفيت تبديل*شود مطابق روابط زير[59]: يون سولفيت در فاز مايع عمدتاً با جذب دي*اكسيد گوگرد شكل مي*گيرد. همچنين گوگرد در فاز مايع مي*تواند به صورت يون سولفات وجود داشته باشد. يون سولفات توسط اكسيداسيون بيشتر يون سولفيت و به وسيله ذرات سولفاتي كه از قبل وجود داشته*اند، تشكيل مي*شود. نسبت يون*هاي مختلف سولفيت و سولفات بستگي به جزئيات شيمي تعادلي در فاز مايع دارد. NO و2NO نيز در واكنش*هاي شيمي آتمسفر شركت دارند و اين مي*تواند منجر به تشكيل يون و در فاز مايع (اسيد نيتريك) شود. سينتيك تشكيل3HNO مانند تشكيل اسيد سولفوريك، به خوبي شناخته شده نيست. اين آئروسل*هاي اسيد، يكباره تشكيل شده و به ميزان قابل توجهي رسوب مي*كنند و پديده*اي تحت نام باران اسيدي به وجود مي*آورند. افزايش حضور چنين اسيدهايي به افزايش انتشار2SO و NOX كه از دهه 1940 بر اثر افزايش استفاده از سوخت*هاي فسيلي در کشورهای صنعتي رخ داد، نسبت داده مي*شود. اطلاعات به دست آمده از شرق ايالات متحده نشان مي*دهد كه تقريباً 70-60 درصد اسيديته آب باران ، مربوط به وجود اسيد سولفوريك و 40-30 درصد مربوط به اسيدنيتريك است[47]. از آنجايي كه غلظت*هاي سولفات و نيترات تشكيل شده در آتمسفر اصولاً پايين است، اثر ته*نشيني، تجمعي است. چنين آلاينده*هايي در پايين*تر از 2 كيلومتري آتمسفر نسبت به سطح زمین هستند و اغلب تا صدها كيلومتر از منبع توليد حمل مي*شوند. حضور آنها به طور كيفي، توسط افزايش قابل توجه تيرگي در تابستان، در تعدادي از نواحي صنعتي، مشخص مي*شود. باران اسيدي مناطقي از سوئيس، قسمت*هاي جنوبي كشورهاي اسكانديناوي، اروپا و بخصوص نيمه شمال شرقي آمريكاي شمالي را تحت تأثير قرار داده است. در آخرين مورد، اندازه*گيري*هاي انجام شده حاكي ازمشكلات عمده*اي است كه باران*هاي اسيدي در سرزمين*هاي آتلانتيك كانادا و نواحي كوههاي آديرونداك در ايالات متحده، به وجود آورده*ند. باران اسيدي همچنين در قسمت*هايي از ميانه غربي و جنوب شرقي آمريكا ديده شده است. حتي مناطق شهري بزرگي در سواحل غربي تحت تأثير باران*هاي اسيدي هستند. اين پديده از اوايل دهه 1950 در اروپا به صورت فعال مورد بررسي قرار گرفت. مسائل موجود در اروپاي شمالي چون بخش عمده آلودگي هواي قاره اروپا در آنجا ايجاد مي*شود، در جهت شمال شرقي به سمت اسكانديناوي حركت مي*كند. همچنين، آلودگي بوجود آمده در ايالات مركزي كانادا و در مركز و ايالات شرقي آمريكا در تابستان و پاييز در جهت شمال شرقي انتقال مي*يابند. اطلاعات كسب شده در تنگه مارگارتزباي نشان مي*دهد كه بيش از 25 درصد ذرات معلق به فرم سولفات هستند [46]. مقادير بالاتر از 70 درصد هم در مناطق ديگر اندازه*گيري شده*اند. گرچه غلظت ذرات در بسياري از ممالك صنعتي به دليل استفاده از فناوري*هاي موثركنترل بر روي منابع ايجاد ذرات معلق، كاهش يافته است، اما بخشي از ذرات باقي مانده كه به شكل آئروسل*هاي اسيد هستند، افزايش يافته*اند زيرا حذف دي*اكسيدگوگرد و اكسيدهاي نيتروژن به موازات حذف ذرات معلق پيش نرفته است. شرايط آتمسفري مطلوب براي تشكيل آئروسل سولفات را مي توان پخش ضعيف آلاينده*ها در آتمسفر و وجود نور خورشيد به طور گسترده دانست. چنين شرايطي براي تشكيل ازون هم مناسب است. باران*هاي اسيدي تأثيرات متعددي دارند. اولين اثر، اسيدي كردن منابع آبهاي طبيعي است. اين امر مي*تواند موجب نابودي حيات ماهي*ها شود. ماهي*هاي قزل*آلا و آزاد خصوصاً نسبت به پايين بودن pH حساس هستند. توليد مثل بسياري از ماهي*ها در pH هاي پايين*تر از 5/5 متوقف مي*شود. پلانگتون*ها و جانوران كف*زي با پايين رفتن pH آب كاهش مي*يابند و اين باعث نابودي منابع غذايي ماهي*ها مي*شود. دومين اثر، شستشوي مواد مغذي خاك است. اين تهي*سازي خاك از مواد مغذي منجر به كاهش توليد محصولات زراعي و از بين رفتن جنگل*ها مي*شود و يا تغييراتي در رويش گياهان طبيعي به وجود مي*آورد. گياهان*مي*توانند مستقيماً تخريب شوند.كاهش pH خوردگي مواد را تسریع می*كند. آسيب جدي به خاك*ها و بسترهاي آبي در يك ناحيه مشخص، با سنجش مواد معدني در خاك، تعيين مي*شود. مناطق تشكيل شده از سنگ*هاي كربنات كلسيم يا مواد معدني مشابه، در مقابل تأثيرات باران*هاي اسيدي حالت بافري دارند، در چنين مناطقي،pH آب درياچه*ها در حدود 5 تا 6 حفظ می شود . با وجود آنكه آب درياچه*ها پس از كاهش pH بايد خنثي گردند، اما راه حل سريعي برای عملیات خنثی*سازی بعد از اسيدي شدن ناحيه وجود ندارد. راه حل دراز مدت، كنترل مواد منتشره از منبع آلودگي است. از زمانهای گذشته ،گوگرد زدايي از سوخت*هاي فسيلي براي جلوگيري از آلودگي هواي یک منطقه* حائز اهميت بوده است. اكنون آشكار شده است كه بايد با كنترل مناسب 2SO و NOX، از پخش آلودگي در محدوده وسيع جلوگيري به عمل آيد. از اينرو كنترل انتشارآلودگی ، ابعاد بين*المللي دارد زيرا آلاينده*هاي منتشره در يك كشور مي*تواند ماهيت طبيعي باران را در كشوری ديگر تحت تأثير قراردهد. قانون هواي پاك مصوب سال 1990 كه در فصل دوم شرح داده شده است، هر دو آلاينده را مورد توجه قرار مي*دهد و تمايل به كاهش قابل توجه هر دو آلاينده نسبت به آنچه تا سال 1990 در ایالات متحده رعایت می شده است ،به چشم می خورد.