مدل PMF، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، داده*های موجود را براساس توزیع، فراوانی و تاثیرشان پردازش نموده و یک سری فاکتور با ویژگی*های مستقل از هم ارائه می*دهد. در واقع در خروجی این مدل، عامل انتشار ذرات معلق، تنها همان تعداد فاکتورهایی که مشخص نمودیم، معرفی می*گردد و دسته*ای به عنوان منابع شناسایی نشده نخواهیم داشت. هر چند این امکان وجود دارد که در نامگذاری فاکتورهای مشخص شده بر اساس توزیع گونه*های موجود در آن*ها، واقعا نتوان نام مناسبی را برای یک فاکتور انتخاب کرد، که در این صورت آن را "شناسایی نشده" نامگذاری می*کنیم.
در حالتی که از نتایج و پروفیل منبع ارائه شده در PMF، برای اجرای CMB استفاده نمودیم نیز از آنجایی که تمامی داده*های ارائه شده برای آلاینده*ها دسته*بندی شده و سهم پروفیل منابع بر اساس آن مشخص شده بود، دسته*ای به عنوان شناسایی نشده مشخص نشد. البته از آنجایی که منطق محاسباتی دو مدل با یکدیگر متفاوت است شاهد آن بودیم که اعداد متفاوتی برای سهم منابع به دست آمده است. هر چند همان طور که گفته شد، تغییری در ترتیب سهم منابع ایجاد نشد.
در حالتی که از پایگاه داده SPECIATE برای تعیین پروفیل منبع ورودی به مدل CMB، استفاده نمودیم، از آنجایی که مجموع درصد داده*های ارائه شده برای پروفیل منبع با مجموع داده*های حاصل از آنالیز نمونه*ها و نیز غلظت کل ذرات نسبتا دارای اختلاف می*باشد، طبیعی است که مدل سهم بخشی از انتشار ذرات معلق را از آن منابعی بداند که در محاسبات در نظر گرفته نشده است. با وجود دسته*ای با عنوان منابع شناسایی نشده، اما همان طور که مشاهده می*شود همخوانی نسبتا قابل قبولی میان نتایج این روش و دو روش دیگر وجود دارد.
به طور کلی، در مقایسه دو مدل PMF و CMB، آن چه که حایز اهمیت است، سطح دسترسی به اطلاعات می*باشد. اگر برای انجام مطالعه*ای به هیچ عنوان دسترسی به پروفیل منابع انتشار وجود نداشته باشد، انتخاب مدل PMF می*تواند گزینه مناسبی برای تعیین سهم منابع تولید آلاینده باشد، ضمن آن*که کاربر حداقل لازم است تخمین درستی از تعداد منابع انتشار موجود در منطقه و نیز اطلاعاتی از ویژگی*های آن*ها داشته باشد تا امکان نامگذاری فاکتورهای مشخص شده وجود داشته باشد.